کد مطلب: 1437 | زمان انتشار: ۲۲:۵۷:۴۸ - شنبه ۱۱ آبا ۱۳۹۲ | بدون نظر | دفعات مشاهده : 2,146 | |

۵ عامل اصلی خشم و عصبانیت

۵ عامل اصلی خشم و عصبانیت (برای زندگی بهتر : از این ۵ گروه خشمگین نباش !)

خشم یعنی احساس ناراحتی در نتیجهٔ یک شکایت تخیلی یا واقعی. خشم یعنی احساس مضاعف. یعنی وقتی از یک شرایط واحد خشمگین هستیم، احساس تنفر، آزردگی و عصبانیت را بارها در خود باز تولید می‌کنیم. همهٔ ما بارها این حس را تجربه کرده‌ایم. آن چه نمی‌دانیم آنست که این چرخهٔ مازوخیستی (خودآزارنده) وسواس گونه فقط خودمان را نابود و ویران می‌کند.

من فهمیدم که با ادامهٔ این خشم تنها به زندگی خودم آسیب می‌زنم. این خشم با منفی اندیشی‌ای که به همراه دارد مرا از زندگی در زمان حال، قدرشناسی و سپاس باز می‌دارد. به هر حال ناامیدانه به دنبال شادی، خوشنودی و هدفمندی بودم. اما برای آن که احساس رضایت و آرامش کنم باید اول از شر احساس خشمی که موجب می‌شد از شادی دور شوم خلاص شوم. یاد گرفته بودم که نمی‌توانم غلبه کنم، خلاص شوم، از پسش بر بیایم و این خشم را زمین بزنم! این احساسات مانند وزنه های سنگینی که هر روز باید حملش کنم بر پشتم سنگینی می‌کرد. تنها راه خلاصی از این زندان خودساخته آن بود که به دستگیره ای چنگ بزنم و با کمک آن خودم را خلاص کنم. برای این رهایی باید تسلیم می‌شدم! چیزی که همیشه فکر می‌کردم نشانهٔ ضعف است. من باید می‌فهمیدم که بدون اراده و پشتکار به موفقیت نخواهم رسید. تسلیم شدن واقعاً لازم بود.

خلاصی از خشم

در قدم اول برای خلاصی از این احساس باید می‌فهمیدم چه کسانی موجب بروز این حس در من می‌شوند. ریشه خشم در یک ناراحتی و دلگیری واقعی یا خیالی نهفته است. من فهمیدم که بیشتر از همه نزدیکانم موجب ناراحتیم می‌شوند چون ساعات بیشتری را با آن‌ها می‌گذرانم.

فهمیدن اینکه از چه کسانی خشمگین می‌شوم اولین قدم در کشف ریشه های خشمم بود. سرانجام این افراد را از زندگی‌ام بیرون کردم و احساس آزادی حاصل از زندگی بدون احساسات منفی را برای اولین بار تجربه کردم.

پس از آن فهمیدم گاهی خود-ویرانی سر زشتش را می‌دزدد و در غیاب آن خود خودمان اجازهٔ خشم و خشونت نمی‌دهد.

در ادامه به لیستی از ۵ منشأ اصلی خشم که اکثر افراد بدون آن که متوجه باشند تجربه می‌کنند اشاره می‌کنم.

۵ منشأ اصلی خشم

۵ عامل اصلی خشم و عصبانیت (برای زندگی بهتر : از این ۵ گروه خشمگین نباش !)روانشناسی.دلایل خشم

۱- والدین

به عنوان یک بزرگ‌سال پذیرش این که هنوز مانند دوران جوانی با ما رفتار شود سخت است. والدین اغلب تصمیم گیری‌هایی می‌کنند (مثلاً طلاق می‌گیرند یا مدرسه مان را عوض می‌کنند) که زندگی فرزندانشان را تا آخر عمر دچار دگرش می‌کند. وقتی کودک بودم والدینم معتاد بودند. هرگز تصور نمی‌کردم زمانی بتوانم از آن‌ها خشمگین نباشم. تا اینکه به توصیه های یکی از معلمانم گوش کردم و کم کم توانستم یکی از بزرگ‌ترین خشم‌هایم را سرکوب کنم. این اتفاق در خواب نیفتاد! بلکه برایش زحمت کشیدم و الآن احساس می‌کنم یک وزنهٔ سنگین از شانه‌هایم باز کرده‌ام. صادقانه به کودکیت نگاهی بیانداز و از خودت بپرس آیا هنوز از والدین یا هر که از تو مراقبت می‌کرده است کینه و خشمی به سینه داری؟ این کار کمک خواهد کرد یک قدم به خلاصی از خشم‌هایت نزدیک‌تر شوی و زندگی بهتری را از سر بگیری!

۲- ارتباطات قبلی و فعلی

در مورد بیشتر افراد دوست پسرها، دوست دخترها، همسران و نیز عشق‌های قدیمی منشأ حتمی خشم و عصبانیت هستند. معمولاً از کسانی ناخودآگاهانه خشمگین می‌شویم که بیشتر وقتمان را با آن‌ها می‌گذرانیم. وقتی حرف از ارتباطات جدید و آدم‌های جدید می‌شود بارها شنیده‌ایم که همه از کسانی که بار تلخ خاطرات گذشته‌شان را هنوز بر دوش دارند ناراضی‌اند. خلاصی از این خاطرات تلخ و روابط پایان یافته در طول سالیان گذشته باعث می‌شود آزاد شوی و بتوانی با طیب خاطر برای ارتباطات آینده‌ات برنامه ریزی کنی. فقط به این دلیل که از ارتباط قبلیت آزرده شده ای نمی‌توانی این رنجش و خشم زهرآگین را در خودت حفظ کنی.

۳- همکاران

جدای از خانه ما بیشتر وقتمان را در محل کارمان می‌گذرانیم. اداره‌ها معمولاً صحنهٔ رقابت و تلاش برای پیشرفت‌های شخصی هستند. این جو خصمانه می‌تواند زمینهٔ شکل گیری خشم باشد. اگر مشکل قانونی با کسی داری در یک زمان مقتضی با خودش در میان بگذار یا در یک جلسهٔ حل اختلاف در حضور مدیر منابع انسانی شرکت آن را حل کن و یا در نهایت سعی کن از نظر مکانی هیچ ارتباط خاصی با آن فرد یا افراد نداشته باشی و به دور از جمع آنان باشی. اگر از همکارانت خشمگین باشی نمی‌توانی در مراتب و درجات کاری‌ات پیشرفت حاصل کنی. سعی کن همیشه روی حرکت به جلو و پیشرفت تمرکز کنی و با افکار منفی خودت را عقب نگه نداری.

۴- غریبه‌ها

در سوی دیگر این طیف جدای از افرادی که به آن‌ها نزدیک هستیم افرادی که کاملاً با ما غریبه هستند نیز می‌توانند منشأ خشم باشند. گاهی افراد در سایهٔ نا آشنایی فکر می‌کنند می‌توانند هر چه می‌خواهند به دیگران بگویند. شخصی که با گرفتن جای پارکت در خیابان موجب شده به کلاست نرسی! مشتری‌ای که مبلغ ناچیزی انعام می‌دهد یا کسی که در صف بانک بدون نوبت جلوی شما می‌آید، همه و همه چشمه‌ای از قهر و غضب در سینه‌ات می‌نشانند. همهٔ دعواهای خیابانی در اثر همین خشم‌ها به وجود می‌آیند. (از دوستی شنیدم در زندان‌های ما در شهرهای بزرگ بندی وجود دارد به نام بند «بوق» و کسانی که در این بند هستند افراد منتظر اعدام اند که به دلیل یک بوق ساده در خیابان مرتکب قتل شده‌اند!) اما از این به بعد اجازه نده اتفاق ساده و بی اهمیتی مانند از دست دادن یک جای پارک در خیابان روزت را خراب کند و دشمنانی ناشناس در ذهنت ایجاد کند.مواظب بوق زدن هایمان باشیم!!!

۵- بقیه افراد

وقتی برای اولین بار برای خودم این افراد را لیست کردم از این که گروه بزرگی از افراد در جامعه موجب خشمم می‌شوند متعجب شدم. من در خانواده ای فقیر بزرگ شدم و همیشه به کسانی که در خانواده های مرفه زندگی می‌کردند حسادت می‌کردم. در تمام زندگی‌ام حال محاسبه و مشاهدهٔ تقسیم ناعادلانهٔ ثروت بودم و از کسانی که سهم بیشتری داشتند متنفر بودم. اما پس از مطالعه روی خشم فهمیدم که این نظریهٔ غلطی است که تعداد کثیری از افراد دور و برمان را از ما دور می‌کند فقط به دلیل اینکه آن‌ها را مسئول شرایط بدی می‌دانیم که با آن به دنیا آمده‌ایم.

برای خلاصی از این نوع خشم باید صادقانه به سنجش دوبارهٔ پیش داوری‌هایمان بپردازیم. به افراد حسادت نکنیم و خشم و غضبمان را نسبت به محیط‌هایی مانند مدرسه و دیگر محیط‌های زمان کودکیمان خاموش کنیم.

 

نتیجه گیری

مطمئناً این لیست جامع نیست و برای همهٔ افراد هم مشترک نیست. اما اگر خشم شما هم در این افراد تبلور یافته است این توصیه‌ها را جدی بگیرید. در مورد خود من و کسانی که آن‌ها را انجام دادند این توصیه‌ها کارساز بودند.

فرآیند رهایی از خشم در هر کدام از ما منحصر به فرد است. برخی به شکل گروهی این کار را انجام دادند، بعضی با کمک پزشک و نیز عده ای در سکوت و تنهایی!

به هر حال در پایان باید گفت همه‌ی این حرف‌ها به این معنی نیست که نباید از کار کسی عصبانی شویم. برخی اوقات عصبانیت لازم است و البته نتیجهٔ مستقیم یک رفتار نابه‌جاست. رهایی از خشم تنها به این معناست که دیگر نگذاریم هیچ شخص و یا موقعیتی بر ما غلبه کند و کنترل رفتار ما را در دست بگیرد. رهایی از خشم یک فرآیند شخصی کمک به خویشتن است برای رسیدن به زندگی‌ای شاد، ارضا کننده و البته شایسته تو!

 



ارسال نظر



لوگو اسپانسر