کد مطلب: 136 | زمان انتشار: ۹:۱۴:۵۲ - چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۲ | بدون نظر | دفعات مشاهده : 791 | |

چه کنیم تا خیر، خود به خود بر ما نازل شود؟

عبادت

آنچه که خصّیصین حضرت حقّ، عرفای عظیم‌الشّأن و بندگان حقیقی پروردگار عالم برای مرز بندگی پروردگار عالم و بندگی شیطان و نفس امّاره، تبیین می‌کنند؛ خیر است و شرّ.

یعنی اگر کسی در اعمال خیر قرار گرفت، طبیعی است بنده خدا و عبد الهی شده است و هر کس به شرّ ورورد پیدا کند، یعنی به جند شیطان و به همه آنچه که غیر از انسانیّت است، ورود پیدا کرده است. لذا ممیّز بین عبد خدا بودن و عبد شیطان و نفس بودن، همین خیر و شرّ بودن است.
اوّلین راه برای عبد شدن

برای اینکه انسان بتواند عبد شود، اوّل از همه، تا می‌تواند باید از شرّ، دوری کند. اگر از شرّ، دوری نکرد، طبیعی است گرفتار این نفس دون می‌شود و آرام آرام از بندگی خدا خروج پیدا می‌کند و یک موقعی نگاه می‌کند می‌بیند به جای اینکه جزء حزب پروردگار عالم قرار بگیرد، جزء سپاه ابلیس شده است! پس همه این‌ها بستگی دارد به اینکه عمل انسان، خیر باشد، یا شرّ.
نشانه مخلصین عالم

یک نکته بسیار عالی که اولیا خدا آن را از نشانه‌های مخلصین عالم هم شمرده‌اند، این است که اگر کسی بخواهد بفهمد جدّاً عملش خالص است و بعد از این عمل خالص، به مقام مخلصین عالم می‌ر‌سد یا خیر، باید دقّت کند تا ببیند در عمرش، چقدر اعمال شرّ انجام داده است؟ اگر نبود، یعنی جزء گروه مخلصین عالم است. امّا اگر اعمالش ، همراه با شرّ بود، معلوم می‌شود دیگر عمل او (ولو اعمالی که به ظاهر عمل خوب است)، با نفس امّاره گره خورده است. این نکته خیلی عجیبی است که اگر انسان دقّت کند، آن موقع است که حقیقت بندگی را هم متوجّه می‌شود.

برای اینکه انسان بتواند عبد شود، اوّل از همه، تا می‌تواند باید از شرّ، دوری کند. اگر از شرّ، دوری نکرد، طبیعی است گرفتار این نفس دون می‌شود و آرام آرام از بندگی خدا خروج پیدا می‌کند و یک موقعی نگاه می‌کند می‌بیند به جای اینکه جزء حزب پروردگار عالم قرار بگیرد، جزء سپاه ابلیس شده است! پس همه این‌ها بستگی دارد به اینکه عمل انسان، خیر باشد، یا شرّ

مۆمن؛ محل امن و آرامش مردم

مۆمن سعی می‌کند که شرّ نداشته باشد. اتّفاقاً حسب روایات شریفه از نشانه‌های مۆمن این است که وقتی کسی دلش می‌گیرد، مأمن و جایگاه آرامش او باشد. طوری که دیگران بگویند: برویم کنار فلانی بنشینیم و درد و دل کنیم تا آرام شویم، نه اینکه بگویند: اگر با او درد و دل کنیم، شرارت نفس او عامل می‌شود حیثیت و آبرویمان برود و گرفتار و بیچاره شویم، مۆمن این‌ طور نیست و مرکز آرامش برای دیگران است.

یکی از نکاتی که اولیا خدا در آخر عمرشان به خصّیصین یا آن شاگرد یا شاگردان مخصوصشان توصیه می‌کردند این بود که عزیزان! سعی کنید مردم به سمت شما بیایند و محل امن و محلّ آرامش مردم باشید. لذا آن‌قدر بندگان خاصّ خدا و اولیا الهی به آن مقام رسیده بودند که با وجود تمام مشکلاتی که خودشان داشتند امّا سنگ صبور دیگران می‌شدند. طوری بود که این‌ها عامل آرامش بودند و برای خدا صبر می‌کردند و گوش می‌دادند.

اگر فردی این حال را داشت که کسی از او نترسید و مأمن و آرامش برای دیگران بود؛ پروردگار عالم به او عنایت می‌کند و به او علم مرحمت می‌شود امّا اگر شرّ بود، ولو به صورت ظاهر عالِم هم باشد، از بدترین انسان‌ها می‌شود.
چه کنیم تا خیر، خود به خود بر ما نازل شود؟

اولیا خدا می‌گویند: راه رستگاری و نزول خیرات بر آدمی همین است که شرارت را در وجودمان کم کنیم؛ چون بعد از آن، خوبی‌ها خودش می‌آید.

یک موقعی آیت‌الله آسیّد عبدالاعلی سبزواری – که از مراجع تقلید در نجف اشرف هم شدند – از استاد بزرگوارشان، ابوالعرفا، آیت‌الله العظمی ادیب نصیحت خواسته بودند، آقا فرموده بودند: عزیزم! شرّ در وجودت نباشد، خیر خود به خود بر تو نازل می‌شود.

یعنی نمی‌خواهد دنبال خیر برویم، فقط اگر از شرّ دوری بجوییم؛ خیر است که مِن ناحیه الله تبارک و تعالی بر وجودمان نازل می‌شود.

 

منبع: خبرگزاری فارس



ارسال نظر



لوگو اسپانسر