کد مطلب: 2995 | زمان انتشار: ۱۱:۴۳:۱۴ - جمعه ۱ آذر ۱۳۹۲ | بدون نظر | دفعات مشاهده : 1,353 | |

سبک پست مدرن/ پست مدرن

سبک پست مدرن/ پست مدرن
دوره پست – مدرن زمان انتخاب های مداوم است. دوره ای که هیچ روش تثبیت شده ای را نمی توان بی خود آگاهی و کنایه دنبال کرد ، زیرا به نظر می رسد تمامی سنت ها به شکلی اعتبار دارند .
پست – مدرنیست میان ترکیب

پست ـ مدرن

دوره مدرن که  به نظر می رسید برای همیشه دوام می یابد ، به تندی جزئی از گذشته می گردد . مرحله صنعتی به سرعت جای خود را به دوره فراصنعتی می دهد ، کار کارخانه ای به دفاتر و منازل منتقل می گردد و در هنر ها سنت نو به ترکیبی از سنتهای بسیار می انجامد . حتی کسانی که هنوز خود را معماران و هنرمندان مدرن می نامند ، به اطراف و ورای خویش چشم دوخته اند تا مصمم شوند چه سبک ها و ارزش هایی را باید ادامه دهند.
دوره پست – مدرن زمان انتخاب های مداوم است. دوره ای که هیچ روش تثبیت شده ای را نمی توان بی خود آگاهی و کنایه دنبال کرد ، زیرا به نظر می رسد تمامی سنت ها به شکلی اعتبار دارند .
پست – مدرنیست میان ترکیب خلاقانه و تقلید کورکورانه طی طریق می کند ، اغلب گم می شود و به ستوه می اید ، اما گهگاه آرمان بزرگ فرهنگ کثرت گرا و با آزادیهای بسیار را درک می کند. پست – مدرنیسم اصولا تلفیق گزینشی هر سنت با سیاق پیش از خودش می باشد ، هم ادامه مدرنیسم است  و هم فراتر از آن رفتن. بهترین کارهای پست – مدرنیسم ویژگی ایهام و کنایه را دارا می باشند و انتخاب نا محدود ، کشمکش و گسستگی سنتها را به تصویر می کشند زیرا این چندگانگی آشکار ا  بر کثرت گرایی ما  غالب است . سبک دو رگه آن با دست کم گرایی اندیشه لیت – مدرن و تمامی احیا گریهایی که بر اندیشه یا مذاق بسته و معینی استوار ند ، در تضاد است.
پست ـ مدرنیسم در برخی زمینه ها مترقی نامیده می شود اما در موارد دیگر به دلیل موضع انفعالی و متمایل به گزشته اش ، محکوم می گردد ، همانطور که به خاطر واقع بینی اجتماعی و فنی اش حمایت می گردد ؛ به فرار از واقعیت نیز متهم می شود ؛ حتی زمانی که متهم به جنون می گردد ، این نقص از سوی هوادارانش ، یک نکته مثبت تلقی می شود ؛ اما برخی  نویسندگان با تکیه بر جنبه های تورم و رشد بی رویه حاصل از یک اقتصاد توسعه یافته ، برداشتی منفی از آن دارند ؛ لیکن نگاهی منتقدانه بر شواهد نشان خواهد داد که تولید و مصرف سریع ؛ تمامی جنبه های زندگی کنونی را در بر گرفته است و وجه تمایز هیچ جنبشی نمی باشد.

 

فلیپ جانسون و جان برگی ( ۱۹۷۷۸ – ۸۲ ) ساختمانی که ابتدا چیپندیل – های بوی خوانده شده بود و قطب تاریخی نفرت از پست مدرنیسم ، امروزه آسمانخراشی نسبتا دلپذیر در نیویورک می باشد .

ظاهرا مفهوم پست ـ مدرنیسم را نخستین بار نویسنده اسپانیایی ، فدریکو دی انیس ، به سال ۱۹۳۴ در اثرش به نام گزیده شعر اسپانیولی  و هسیپانو آمریکایی بکار برد و از آن در تشریح واکنش نسبت به مدرنیسم که بر خاسته از خود آن بود ، استفاده نمود . بواقع پیشوند پست ، برای نخستین بار در اثر نویسنده ای به نام لسلی فیدلر در ۱۹۶۵ با دیدی مثبت بکار رفت که با روندهای تندروانه معاصر که پاد ـ فرهنگ را می ساختند ، همراه می ساخت.این خیزیشهای خلاق و آشوبگر برخاسته از سنت رایج و این حملات علیه نخبه پروری مدرنیسم ، آکادمیسم و سرکوب پروتستانی ، بواقع نمایشگر نخستین حرکتهای فرهنگی پست ـ مدرن می بشند.
فرهنگ پست ـ مدرن در بدو تولدش در دهه ۶۰ ، تندرویانه و منتقدانه عمل می کرد . برای مثال هنرمندان و نظریه پردازان هنر پاپ جبهه ای پدید آوردند که در مقایسه با دید محدود شده هنر مدرن و ملاک های زیابیی شناختی موسساتی همانند موزه هنر مدرن ، در اقلیت بود. در معماری تیم تن ، جین جیکوبز ، رابرت ونتوری و طراحان مدافع به معماری سنت گرای مدرن بخاطر نخبه پروری ، تخریب شهرها، بوروکراسی و زبان ساده شده حمله کردند . تا دهه ۷۰ چنین روند هایی قوت گرفتند و دگرگون شدند و پست ـ مدرن واژه ای مشتمل بر روند هایی گوناگون شد و این جنبش به سوی محافظه کاری ، منطق و دانشگاهی شدن تمایل بیشتری پیدا کرد.
در دهه ۸۰ وضعیت دوباره تغییر ژیدا کرد. پست ـ مدرنیسم و برادر رقیبش لیت مدرنیسم ، جایی برای خودش باز کرد و در نقد ادبی به معنای مربوط به سنت های معماری و هنری نزدیک تر شد.
– پست – مدرن والدین قرن بیستمیش را انکار می کند و نه فقط از اجداد پیش از مدرن سده نوزدهمش تقلید می نماید .
بدون شک هدف های خاص بسیاری وجود دارند که به  پست – مدرنیسم جهت می دند. اما از انجا که معنی و سنت آن تفاوت پیدا کرده است ، نباید بدون برسی زمینه ها و خط سیر آن ، مفهومش را مشخص ساخت .
تفتیش عقاید پروتستانی
در اکتبر ۱۹۸۱ لومند در بخشی که بر آن عنوان شوم انحطاط  را نهاده بود ، به خوانندگان بامدادی خویش اطلاع داد که شبحی به اروپا سر می زند، شبح پست ـ مدرنیسم.
کلمنت گرینبرگ که سالهاست به عنوان نظریه پرداز مدرنیسم آمریکایی مطرح شده است ُ در ۱۹۷۹ ، پست ـ مدرن نیسم را نقطه مقابل تمامی علایقش نامید . همانند  نویسنده بخش احطاط روزنامه مان ، او خطر را از بین رفتن سلسله مراتب نشست بر کرسی قضاوت هنر می دانست ، هر چند او مانند آن فرانسوی که خیلی ساده پست ـ مدرنیسم را نیهیلیسم خوانده بود ، اظهار عقیده نکرد. منتقد دیگری به نام والتر داربی ۵ سال بعد ، در همان مجله معتبر  ، نبرد گرینبرگ علیه کافران را ادامه داد و همان تعریف نادرست را تکرار کرد ، البته با تفاصیلی بی رحمانه تر : پست ـ مدرنیسم بی هدف ، آنارشیست ، بی شکل ، افراط کار ، همه گیر ، دارای ساختار سطحی و به دنبال شهرت است.
در ۱۹۸۱ معمار هلندی ، آلدوفان آیک ، در سخنرانی سالیانه با مقا له ای با عنوان موشها ُ پست ها و دیگر آفات شرکت کرد ، و می توان حدس زد که با این نام گذاری چقدر سعی کرده بود بی غرض حرف بزند . او به مستمعین خوشحال مدرنیست خود با صدای بلند توصیه کرد به دنبال آن ها باشند و بگذارند روباها بروند.تدابیر بی تفاوت  با انواع نازی اش که بر آن رحم می کرد. معماری سالخورده تر مدرنیست ، برتولد لوبتکین ، به هنگام دریافت مدال طلای خویش از ریبا خود را به این محدود ساخت که آنان را از دسته هم جنس بازها  ، هیتلر و استالین بداند : این معماری خود را به شکل جنس مخالف در می آورد و در عمل هپلوایت و چیپندیل است. و در شب نشینی های بعدی حفظ مدر نیسم در پاریس و ریبا باز هم پست ـ مدرنیسم را با کیچ نازی مقایسه کرد و حتی پرنس چارلز را به خاطر حمله اش به مدرنیسم بسان استالین دانست. چنین توهینهایی را می توان از مدرنیستهای کهنه کار آمریکایی ، آلمانی ، ایتالیایی ، فرانسه و بواقع بیشتر جهان نقل کرد. برای مثال منتقد مشهور ایتالیایی ، برونو زوی ، ژست ـ مدرنیسم را پاستیش ، که تلاش در کپی کردن کلاسیسم دارد و همانند فاشیسم سرکوب گر است می بیند.
می توانیم در تمامی این فریاد های اعتراض آمیز چیزی همانند یک تعریف منفی در حال پیدایش را ببینیم . تعریفی کج خیالانه از سوی مدرنیستهای در حال عقب نشینی . اما توده جوان حرفه ای از حصار سنت پیر پروتستانی گریخته است، و اینک خود آنها هم از ممنوعیت ها و سرکوبها خسته و منزجر شده اند . اینک در هر مسابقه بین المللی بیش از نیمی از طرح های شرکت کننده پست – مدرن می باشند.همان طور که در دهه بیست ، مدرنیسم موانع آکادمیک پیشین را فرو شکست ، اکنون راه کاملا باز است.بواقع تهمتهایی که به پست _ مدرنیست ها نسبت داده می شود گاهی نظیر سخنان تند آکادمیها و نازیهای دهه بیست ، علیه لوکور بوزیه و والتر گریپوس هستند. اما حقیقت این است که از پس آنچه که باید انجام میدادند ، برنیامدند. یعنی به جای آنکه جلوی موج پست – مدرن را بگیرند به انفجار و تبدیلش به رویدادی چشم گیر کمک کردند.



ارسال نظر



لوگو اسپانسر