کد مطلب: 6233 | زمان انتشار: ۱۱:۱۵:۵۶ - یکشنبه ۲۶ مرد ۱۳۹۳ | بدون نظر | دفعات مشاهده : 362 | |

بعضی مواقع افسرده‌ها هم خلاق می‌شوند!

اگر کسی به اختلالات خُلقی از قبیل افسردگی، دوقطبی و… دچار بود، چگونه این اختلال را به خلاقیت رسانده و از آن محصولی در راستای تخصص فرد مورد نظر بیرون بکشیم.
زندگی مثبت: تاکنون همه ما بارها حکایت آن شخص را شنیده‌ایم که به پزشک مراجعه کرده و از افسردگی و اندوه خود برایش سخن می‌گوید. پزشک می‌گوید من در شهر دلقکی را می‌شناسم که اگر به دیدن برنامه‌اش بروی، حتماً تمام غم و اندوه‌ات را فراموش خواهی کرد. آن شخص آهی می‌کشد و می‌گوید من همان دلقک‌ام!…
299062_143
این حکایت، داستان محبوب اهل طنز است و بارها از زبان بسیاری از بازیگران و نویسندگان طنز آن را شنیده و خوانده‌ایم. کسانی که به تصور غالب مردم، در زندگی شخصی خود هم باید همان‌قدر شوخ و شنگ باشند که در فیلم‌ها و سریال‌ها دیده می‌شوند و جدی بودن‌شان در جامعه کمتر پذیرفته می‌شود. غافل از اینکه هر شخصی در زندگی خصوصی خود بالا و پایین‌هایی دارد که هنرمندان هم قرار نیست به صرف مشهور بودن‌شان، از قاعده‌ای غیر از این تبعیت کنند.

در این میان مدت‌هاست بحث مهمی مورد توجه متخصصان جان و روان آدمی و روانشناسان قرار گرفته و آن بحث خلاق کردن اختلالات خُلقی در میان انسان‌هاست. به زبان ساده‌تر این است که اگر کسی به اختلالات خُلقی از قبیل افسردگی، دوقطبی و… دچار بود، چگونه این اختلال را به خلاقیت رسانده و از آن محصولی در راستای تخصص فرد مورد نظر بیرون بکشیم.

شاید شما هم در میان اطرافیان‌تان با چنین مواردی برخورد کرده باشید. انسان‌ها در زمان اضطراب، عصبانیت، افسردگی، ناراحتی و کلاً در حالات روانی مختلف، نشانگان متفاوت و در غالب موارد، کاملاً متضادی را از خود بروز می‌دهند. برخی واکنش بیرونی دارند و برخی واکنش درونی؛ برخی به شدت کم‌خواب می‌شوند و عده‌ای بیشتر از همیشه می‌خوابند؛ بعضی‌ها به شدت پُرخور می‌شوند و گروهی دیگر لب به غذا نمی‌زنند؛ برخی دست‌شان به کار نمی‌رود و دسته‌ای دیگر برعکس، سعی می‌کنند با کار بیش از حد خود را درگیر کرده و تمرکزشان را از روی موضوع مورد نظر دور کنند؛ برخی خلاقیت‌شان گل می‌کند و به خلق چیزهایی می‌پردازند که در حالت طبیعی از عهده‌شان خارج بوده و عده‌ای هرآنچه توانایی داشته‌اند را فراموش می‌کنند. از این دست علایم و نشانگان متفاوت و گاه متضاد در میان انسان‌ها بسیار است.

آنچه روان‌شناسان به دنبال آنند، هدایت این اختلالات خُلقی به سمتی است که به خلاقیت بیشتر و تولید محصولی خلاقانه بینجامد. برای عینی شدن ماجرا، شاید بد نباشد که متن تعدادی از اشعار شاعران بزرگ و ترانه‌های موسیقی امروز را در خاطر بیاورید و ببینید اینها از چه سرچشمه افسرده و ناراحتی باید جاری شده باشند؛ به ویژه ترانه‌های «واسوخت» که متضاد ترانه‌های عاشقانه‌اند و به جای قربان صدقه یار، نفرین و بد و بیراه نثار او می‌کنند و بخش عمده‌ای از ترانه‌های امروز موسیقی پاپ را هم شامل می‌شوند. حتی در مورد یکی از بزرگان تاریخ ادبیات ایران، «شمس تبریزی» گفته می‌شود که طبق شواهد، مبتلا به اختلال دوقطبی بوده و در عین حال، چنین تألیفاتی از خود بر جای گذاشته است.

رضا رشیدپور که در کنار مجری‌گری و خلبانی و تبلیغات، گاه به نوشتن ترانه هم دست می‌زند، یکی از این نمونه‌هاست که می‌گوید من تنها در زمانی می‌توانم ترانه بنویسم که یا شکست عشقی خورده یا حال و روز خوشی نداشته باشم و البته که او تنها نمونه این ماجرا هم نیست و ترانه‌سرایان و شاعرانی از این دست فراوان‌اند.

در این میان یکی از هنرمندانی که هر از چندی بحث ابتلای او به افسردگی، اختلال دوقطبی یا اختلالات خُلقی از این دست مطرح شده، مهران مدیری کارگردان، بازیگر و -اخیراً- تهیه‌کننده سریال‌های طنز است و یکی از محبوب‌ترین چهره‌ها در این حوزه. در برهه‌های مختلفی از زمان بحث افسردگی او مطرح شده و حتی شایعات، به بستری شدن او نیز کشیده شده است. اما اینکه این ماجرا واقعیت دارد یا نه، اینکه اختلال مذکور افسردگی است یا دوقطبی (به زبان ساده اینکه انسان گاهی روی مود بالا و گاهی روی مود پایین باشد)؛ اینکه متخصصان روان‌شناسی در این مورد چه نظری دارند؛ همه اینها مطالب حاشیه‌ای است که می‌تواند به ما ربط چندانی نداشته باشد.

حال اگر فرض بگیریم که «مهران مدیری» با چنین اختلالاتی درگیر باشد، شکی نمی‌توان داشت که او یکی از بهترین و موفق‌ترین نمونه‌های خلاق کردن آنهاست. کسی که بخشی از بهترین تولیدات طنز تاریخ رسانه‌های تصویری ایران از زیر دست او خارج شده‌اند و اتفاقاً اگر تصور کنیم که این تولیدات در حالت افسردگی یا چیزی شبیه آن تولید شده باشند، جذابیتی دوچندان می‌یابند و حتی این مسئله می‌تواند برای روان‌شناسان و علاقه‌مندان به این قبیل موارد، موضوعی هیجان‌انگیز برای تحقیق باشد.

پس دوستان بزرگوار، افسرده‌نماهای فیسبوکی و غیره می‌توانند به جای اینکه ادای افسرده‌ها را در آوردند، شخصی مثل مهران مدیری را الگوی خود در این زمینه قرار دهند و به جای نک و ناله، به تولید محصولاتی باکیفیت بپردازند. بسم‌الله!



ارسال نظر



لوگو اسپانسر