کد مطلب: 3012 | زمان انتشار: ۱۲:۱۱:۰۴ - جمعه ۱ آذر ۱۳۹۲ | بدون نظر | دفعات مشاهده : 4,423 | |

بررسی و تحلیل آثار ریچارد مایر

بررسی و تحلیل آثار ریچارد مایر

زندگی نامه

 ریچارد میر متولد ۱۹۳۴ نیوجرسی ملقب به شوالیه سفید پست مدرنیسم در سال ۱۹۵۷ از دانشگاه کورنل فارغ التحصیل شد پیش از تاسیس دفتر کار خود در نیویورک با        ( مور- اوینگز- مریل ومارسل بروئر)همکاری میکرد وی ابتدا در زمینه ساختمان سازی فعالیت می کرد و در سال ۱۹۶۳ به عضویت گروه پنج نیویورک در آمد . سفید های  گروه پنج دوره سفید و قهرمانانه ریت ولد ، گرپیوس ، تراگنی و بخصوص لوکوربوزیه را احیاء کردند اما مسائلی از زیبا شناسی را در کار خود به کار بردند که خالی از هر گونه تعهد و تعصب اجتماعی بود . خانه های کاملاً سفید میر ، در زمینه ای از فضاهای سبز با لایه یندی های افقی و عمودی – که برگرفته از دوره اصلاحی کورب بود به چشم می خورد این گوناگونی ، در موضوع ابعاد ستوده شد . این گورهای سفید شده ، ترکیبات متغیری از دیوارک ها ، قاب های سفید و شیشه های لعاب داده شده هستند که به تناسب کارکرد ، با شیبه ها و ارتباطات در شیوه موزه ای امریکایی ، بیشتر به کار می روند . مزیت کار های میر در اجتماع  این است که ساختمانهای او ، به سرعت قابل شناسایی است . به نظر میرسید که میر برنده طرح لوکوروبوزیه بوده است با نتایج مصیبت باری که در پی داشت . ریچارد میر ، یکی از برجسته ترین معماران مدرن قرن حاضر می باشد.

ویژگی اصلی کارهای میر

روزنه ی قرن بیستم از طریق طرح آزاد ، نمای آزاد ، جداسازی ساختار و دیواره ی بیرونی ، اصول بنیادین حرکت مدرن ، امکان جستجوی حجمی جدیدی را به وجود می آورد.

از دیدگاه میر طرح کلیدی است که اخیرا مورد غفلت قرار گرفته است. تصاویر دو بعدی ، دربردارنده ی
دستورالعمل هایی برای شی سه بعدی – یعنی ساختمان – است. در این هنگام است که ساختمان، گسترش می یابد.

زمانی که نما به تصویر کشیده می شود ، طرح و برش درباره ی ایده های فضایی با معمار صحبت
می کند. ولی طرح بیان اساسی و متقاعد کننده ی معماری است.

به اعتقاد او ساختمان ها باید بتوانند صحبت کنند . به کارگیری مجموعه عناصر خاص و درونی ثابت، طی سال ها کار این امکان را داده است که وی شیوه ی بیان تکاملی و منسجمی داشته باشد.

معماری میر ، توجه به فضاست : البته فضایی دارای نظم و در نظر گرفتن نور، معیارهای انسانی و فرهنگ معماری : نه فضایی بی تناسب.

معماری ، حیاتی و جاودان است. زیرا انسان را دربر می گیرد و فضا را توصیف می کند: فضایی که در آن حرکت و زندگی می کنیم .

ریچارد میر با حجم و سطح کار می کند، شکل ها را با نور تغییر داده و در ابعاد ، نما ، حرکت و سکون ، تغییراتی به وجود می آورد.

 ارتباط بین فضای بیرون و درون و یک حس سیالیت در کارهای میر دیده می شود، او همیشه سعی می کند با قراردادن ساختمان سفید خودش در لنداسکیپ سبز، ساختمان هایش را به عنوان نگینی در دل طبیعت قرار دهد.

 از معروفترین کارهای او میتوان به آتنیوم(هارمونی جدید، هند، ۷۹-۱۹۷۵)، موزه هنر دکوراسیون (فرانکفورت، آلمان، ۸۵-۱۹۷۹)، موزه ی بلندهنری(آتلانتا، جورجیا،۸۳-۱۹۸۰) شهرداری و کتابخانه (هاگو، ۹۵-۱۷۹) موزه ی هنرهای معاصر( بارسلونا، ۹۵-۱۹۸۸)، میدان US و ساختمان فدرال (آریزونا، ۲۰۰۰-۱۹۹۵) اشاره کرد.

فعالیت های خصوصی مایر، شامل ساختمان های مسکونی ،پزشکی ، فنی، تجاری ، موزه ها و مراکز شهری مهمی چون مجتمع قضایی و تالارهای شهری در ایالت متحده و اروپاست .  جزئیاتی که مایر در ساختمان هایش در نظر داشته است، اصل استواری است که در آن ، قوت وتمامیت در ساختار معماری توسعه می یابد .

 در تعریف معماری

 این روزها را چنین قلمداد میکند پست مدرنیسم ، مدرنیسم ، نئو مدرنیسم و دیکانستراکتیویسم ، من ترجیح می دهم از تمام اینها که تمرکز مرا در هر جا ( دانشگاهها ، گردهماییها و نشریات ) از  واقعیت و مسائل مربوط به معماری امروز بر هم میزند دوری کنم . بی تردید امروزه تمام فعالیت معماران ، تحت تاثیر مدرن گرایی لوکوروبوزیه ، آلتو و ونده رو و گروپیوس  است و ظاهراً من استثناء نیستم ، ولی به چیزهای زیادی در کار برامانته ، بورومینی و نئومان پی برده ام .

دغدغه اصلی من ، ساخت فضا ، دست بردن در حجم ، سطح ، شکل و نور پردازی فضا بوده است . بنابراین ، همیشه چیزهای زیادی برای به دست آوردن وجود داشته ،چیزهایی که همیشه به آن اندازه که به نظر میرسند ، بی روح نیستند . دیدگاههای زیادی هم در مورد مدرن گرایی اولیه وجود دارد که من از انها استفاده نکردم زیرا معتقدم معماری می تواند جهان را تغییر دهد و معماری خوب و عالی  می تواند کیفیت زندگی مردم را بهبود بخشد به ویژه در شهرهای که وظیفه و مسئولیت خاصی دارند.

شهر  مکان  رو به رشد وتوسعه ای است ومعماری ،روح زمانی را که در ان ایجاد شده دران منعکس می سازد . برای رهایی از رکود و حرکت به سوی رشد و شکوفایی شهر باید در تمام زمینه های اقتصادی،اجتماعی ، سیاسی و هنری پیش رفت . به نظر من معماری وسیله ای برای حرکت به جلو است در معماری ، تلفیق عناصر بافت نه تنها با استفاده از رو نمایی های تاریخی که چیزی فراتر از تزیینات به کاررفته نیست ، بلکه به وسیله تفسیر عناصر تشریفاتی ضرورت دارد ،زیرا در تاریخ شهر مسیر جدیدی برای نسل آینده فراهم می سازد .از این واقعیتها می توان دریافت که ما در جامعه نا بسامان و آشفته ای زندگی می کنیم و من هم با این مسئله موافقم . بنابراین ، به جای آنکه این آشفتگی را منعکس سازم سعی می کنم نظمی فراتر از آن ایجاد کنم . تصویر ، از جمله ابزاری است که من برای این کار استفاده می کنم و اعتقاد دارم که از طریق هنر تصویر فرد به درک عمق این پیام نائل میشود . به نظر من برای آشکار کردن معانی باید بر روی علامات تکیه کرد .  کشف معنی ، بیشتر به کمک تصاویر ( انتزاع ) برای هر فرد ممکن میشود ، نه فقط از طریق هنرمندان . بنابراین ، تفاسیر و معانی این فرآیند ، تفسیر از که سرانجام به درک شخصی تر و طولانی مدت منتهی میشود .

 ریچارد میر,بررسی و تحلیل آثار ریچارد مایر,آثار ریچارد میر,معماری ریچارد میر,سبک ریچارد میر

فلسفه طراحی

سفیدی ابزار ، برانگیختن ادارک و به اوج رساندن قدرت شکل ظاهری است . درخشندگی ، یکی از راههای رسیدن به این درک است . امیدوارم در آینده بتوام رمز و وسعت انتخاب را کشف کنم .منبع من در این کار ، تاریخ معماری است ولی ابزارهایم همیشه درونی و نماد و هدفم ، صرفاً معماری است .

برای من ، بخشی ارزش اگاهی از تاریخ معماری این است که پایندگی وتداوم و در نتیجه کیفیت را ارج نهم . من سخت درگیر ساخت یک بنا هستم و ترجیح میدهم بیشتر به خودم در نقش سازنده ای خوب و موفق فکر کنم تا یک هنرمند: چون هنر معماری در نهایت همین را می طلبد . هدف من ، دریافت و بازتعریف مفهوم نظم است پس برای درک رابطه آنچه بوده است و آنچه میتواند باشد ، از فرهنگ ما جاودانگی و نوبودن را میگیریم . تصمیم گیری در مورد به حساب اوردن یا نیاوردن ، انتخاب و به کارگیری اراده و عقل ، از اصول کار من است . از این رو ممکن است دیگران تصور کنند سبک من ، خارج از فرهنگ پدید می آید و همچنان به تجربه شخصی مربوط میشود . اصولاً حوزه فکری من در مورد فضا ، شکل ، نور و استفاده  آنها مربوط میشود . در حقیقت ، هدف من حضور است ، نه تصور باطل ، من با تمام قدرت به دنبال این هستم و معتقدم که قلب و روح معماری است .

 هنر و هنرمعماری

چندی پیش شخصی از ریچارد میر پرسید: آیا ساختمانی هست که مایل باشی بقیه عمرت را در آن سپری کنی راستی آن چه جور ساختمانی است؟  پاسخ او  موزه  بود .  گویی کسی حرفها و آروزهای اورا می شنید وبه آن پاسخ می داد زندگی اوپیوسته آمیخته با هنر و موزه بوده است . در مجموع مقوله ارتباط بین هنر و معماری عمیق ترین علایق و دل مشغولیهای اورا شکل داده است ارجاع متقاطع بین هنر و معماری که اهمیت به سزایی دارد همیشه مهمترین بخش کار او را  به خود تشکیل داده است .

موزه علاوه برنمایش اشیای هنری فعلی در طرح موزه ها معماری با مجموعه ارتباطات بسیار جذابی سرو کار دارد شکوه شهری تجربه عمومی ارتباط بازدید کنندگان خاص با اشیاء ویژه و منحصر به فرد ارتباط نور با اشیاء و تماشاگران همچنین ارتباط هنر  با فضا با محیط های عمومی ،    بنابراین  موزه میتواند نمود وترجمان معماری ناب و اصیلی باشد که ورای فرهنگ  زاده می شود و در عین حال عمیقاً به تجربه شخصی بستگی دارد او بیشتر با هر دو سنت بیان فضاهای اروپایی و آمریکایی و فلسفه مدیریت موزه کار کرده و آنچه را اصول رسمی و قاعده حرکت مدرن قلمداد میکند وتجربه بودن در موزه به معنی سکون و ایستایی نیست بلکه تغییری پیوسته و همیشگی است .

مه یرازفنون شاعرانه (مدرنیسیم) زیبایی وچند کاربردی بودن فنون آوری تاثیرمی پذیرد و خلوصی است که از بخشی تمایز ذاتی بین طبیعت و ساخته های بشری ناشی میشود و این تمایز این دو را با ارتباط مکمل به هم پیوند می دهد .

در طرح موزه

تمام کارهای ما بر اساس فلسفه ای است که زیبا شناسی ، بافت و کاربرد را با بصیرت فعلی معماری که با معنای واقعی کلمه پر حرارت و انسانی است ، تلفیق میکند . ما به کمک طرح ، به دنبال خلق محیطی زیبا و تزیین و آرایه بندی فضایی با مجموعه ارزشهای هماهنگ و پر معنا هستیم .

ریچارد میر,بررسی و تحلیل آثار ریچارد مایر,آثار ریچارد میر,معماری ریچارد میر,سبک ریچارد میر

هدف اصلی معماری موزه ، کمک به کشف اررشهای زیبا شناسی ، فرهنگ و ترویج تفکر و تعمق در مجموعه موزه از طریق تجربه فضایی خود آن است . ما معتقدیم اشیای هنری باید در محیطهایی با فضای قوی به نمایش گذاشته شود ودر عین حال ، مکانی به وجود آورد که در آن ، هنر تقویت شود و آن را متحول سازد . کل کار موزه ، تا کنون  ، انعکاس این دیدگاه و بینش می باشد . در طرحهای موزه ای هنرهای در اتلانتا ، توجه به مشغله ذهنی ما ، مقیاس کاری فردی بود . هر شی در مجموعه ، از گلدان یا سرویس نقره گرفته تا نقاشی فراگونارد یا مجسمه سازی رودین ، توجه خاصی را می طلبد . ما در طرح و خلق ارتباط مناسب بین آثار هنری و محیطی که آنها در ان دیده میشوند ، عمیقاً به مقیاس انسانی وفاداریم .

مرکز جی پل گتی لس آنجلس کالیفرنیا

 آغاز ساخت : ۱۹۹۱

پایان ساخت : بهار ۱۹۹۵

  الگوی اولیه مرکز جی . پل گتی در لس انجلس مرکز اصلی در جهت حرکت عقربه های ساعت مرکز تاریخ فرهنگ و هنر باستان ، تالار کوچک سخنرانی، دفاتر اجرایی مرکز گتی تراست (دفاتر مایل و سرمایه گذاری ) و ساختمان مرکز اموزشی هرن گتی : موسسه برنامه اطلاعات تاریخ هنر و برنامه گتی گرانت و ساختمان حفاظتی گتی .

 شبکه های سازمانی

 مرکز جی . پل . گتی در ۱۴ میلی (۳/۲ کیلومتر ) غرب مرکز لس انجلس در ناحیه جنوبی کوهها سانتا مونیکا واقه شده است . از این دماغه مرتفع میی توان بسیاری از مشخصه های شهری جغرافیایی را مشاهده کرد .

 ساختار محل از طریق شبکه شهری ویک محور شمالی – جنوبی هم سو با تنگه موجود ، این مکان را برای ایجاد مجتمع کانونی دو قسمت میکند .

  پوشش ساختمان به دلیل مجوز استفاده مشروط در طرح و نما محدود میشود . به علت محدودیت خطی مکان به جهت این مجوز ، بخشی از پوشش ۲۴ ای کر ( ۹۷۱۲۸ متر مربع ) قابل ساخت نیست

شکلهای خمیده خطی که از نمای محل و شبکه ساختمانی مربوط به بافت شهری و محور آزاد راه ایجاد شده است با هم ارتباط دارند . تناسبات هندسی ، در طول مرزها کاملاً آشکار است و باعث آرایش ساختمانها می شود باغها که ورای پوشش ساختمان گسترش یافته ، این ترکیب را با ویژگی های بارز محل نشان میدهد .

ساختمانهای مرکز در طول دو قطری که از محل تقاطع وسیع کوه ایجاد میشود قرار میگیرد . مسیر بین این دو لبه ، با وجود باغهایی با شیب پلکانی که فضای سبزی در کنار آمفی تئاتر به وجود می آورد ، منظره جالبی پیدا میکند . ساختمانهای کم ارتفاع محوطه که مرکز را تشکیل میدهند ، در طول این دو لبه ساخته شده اند .  در طول لبه شرقی تالار سخنرانی و ساختمان مرکز آموزش هنر گتی ، دفتر برنامه اطلاعات تاریخ ، هنر گتی ، دفتر برنامه طرح گتی گرانت و دفتر اجرایی هیات امنای مرکز ، بخش حفاظتی گتی و موزه گتی قرار دارد . مرکز تاریخ فرهنگ و هنر باستان نیز در لبه غربی واقع است .سالن غذا خوری ، رستورانهای مختلفی در خود جای داده و قهوه خانه در لبه باغ ، نزدیک حیاط ورودی قرار گرفته است . مهمترین فضای عمومی مرکز موزه ، از تعداد فضای مکعبی نورگیردار تشکیل شده است . این فضا ، در اطراف حیاط بزرگ قرار دارد و با پیاده روی سرپوشیده ومحصور ، به بازدید کنندگان امکان می دهد به راحتی در فضای داخلی و خارجی حرکت کنند . نقش اصلی موزه ، به نمایش گذاشتن مجموعه دائمی و چندین نمایشگاهها موقت است . ترتیب فضاهای گالری ، امکان تماشای کامل آثار هنری را برای بازدید کنندگان ، دانشجویان و پژوهشگران می سازد

 دومین و بزرگترین جزء برنامه ساختمانی – یعنی مرکز تاریخ فرهنگ و هنر باستان – اطراف فضای گردشی نورگیر داری قرار گرفته که کتابخانه ای با گنجایش یک میلیون جلد کتاب را در خود جای داده است اتاق بایگانی عکس و نسخ خطی و آثار دانشمندان ، اتاق گردهمایی و تالار سخنرانی به گنجایش ۲۰۰ نفر نیز ، حول این فضا قراردارد .

آب و هوای کالیفرنیای جنوبی ، فرصت ویژه ای برای تلفیق طبیعت ، باغهای سرسبز و ساختمانها ایجاد کرده است . در تمام مراحل ، توجه خاصی به ارتباط درونی ساختمانها با محل شده تا درک فرد را از این مکان بالا ببرد . امکانات و طرح و برنامه این مرکز ، نه تنها آنرا به مرکزی ویژه تبدیل کرده ، بلکه مکان خارق العاده ی موسسه به دلیل محیط متفکرانه اش ، آنرا به فضای منحصر به فردی در قرن بیستم تبدیل نموده است .

مر کز جی پل گتی  ، تاسیس شد تا اعتقاد موسس خود را مبنی بر اینکه درک و فهم هنرهای بصری برای جامعه شهری ضروری است ، منعکس سازد .  این طرحها ، از موزه اصلی گسترش یافته و حتی محوطه های عمومی پژوهشی ، آموزشی و حفاظتی مربوط به هنرهای بصری را نیز در بر میگیرد . هدف هیات امنا از تاسیس مرکز جی پل گتی آن بود که برنامه ها و طرحهای مختلفشان را درمحیطی طبیعی جمع کند و هر کدام بتواند تعامل به وجود آمده از دیدگاههای جدید ، نزدیک به هم و مفید برای کل جامعه تقویت سازند .

مرکز جی پل گتی به عنوان یک موسسه خصوصی ، نقش دو گانه ای دارد و فضایی عمومی برای تفکر ودرک هنر و زیبایی مناظر طبیعی به دست میدهد ودر عین حال ، فضای ویژه برای پشتیبانی دانشجویان هنر فراهم می سازد . این مرکز ، در زمینی به مساحت ۱۱۰ ای کر (۴۴۵۱۷۰ متر مربع ) در دامنه کوههای لس آنجلس با چشم اندازهای گسترده واقع شده است . در جنوب و غرب این مکان ، اقیانوس آرام و چشمه های ساحلی در جنوب شرقی ، شهر لس آنجلس و در شمال ، کوههای سانتا مونیکا قرار دارد . این مرکز ، انبوه ساختمانهای به هم پیوسته و باغها را که کمتر از ۲۴ ای کر ( ۹۷۱۲۸ متر مربع ) از کل زمین را اشغال کرده، در بر میگیرد.هنگامی که از فرودگاه مجاور این محل به سمت شمال می رویم ، محور اصلی از خیابان مرکز پارتی با ۵/۲۲ درجه جا به جایی از زاویه شهر سندیگو عبور میکند . محور جانبی مقابل ، با گذر از مرکز ساحتمان ، قبل از تغییر جهت دادن از محور طولی محل به سمت شرق ، با خط آزادراه موازی میشود . بازدید کنندگان خودروهایشان را در پارکینگ زیرزمین زیر تپه پارک میکند و به وسیله تراموا (اتوبوس برقی ) از حیاط ورودی اصلی مرکز تا ارتفاع ۲۴۶ فوت (۷۵ متر ) بالا میروند .

 ساختمان موزه کاربرد  و عملکرد های مهمی دارد و هر ساختمان موفق باید چنین باشد کاربرد اصولی موزه حفظ آثار هنری است و نور پردازی خوب با در نظر گرفتن اهداف و اندیشه های هنرمندان نقش حیاتی دارد . توجه به آکوستیکی در فضا کمتر از اهمیت نور و بافت نیست .

ساختمان موزه باید به این مجموعه ، نظم و حیات ببخشد و گالریها نیز باید به نحوی باشد تا متصدیان ، اجسام را به طور آشکار ، و منطقی و زیبا نشان دهد . چیدمان آن را بدون اشکا ل تغییر دهند .

موزه ای که خوب طراحی شده باشد . بازدیدکنندگان را در چار چوب فکری پذیرنده ای قرار میدهد . و آنها را میخکوب میکند .

گمگشته ، خسته و از نظر بصری سنگین  ومعمار به فضای روشن و سازماندهی شده به بازدیدکنندگان اعتماد به نفس و با در نظر گرفتن فضاهایی برای استراحت و تفریح اور ا به خود      فرا خواند . این فراخوانها گاه به گاه باید چشم و فکر بازدید کنندگان را به چیزهایی فراتر از هنر متمرکز کند  گالریها باید مکانی آرام ، راحت و فضای برای تمرکز حواس باشد .

مانند دیگر آثار موفق معماری ، ساختمان عالی و کم نظیر موزه ( که بسیار انگشت شماراست ) نه تنها باید کاربری مناسبی داشته باشد ، بلکه فراتر از آن نیز بروداین موزه ، ارزشها و سنتهای متمایز جامعه ای را بیان میکند . که آنرا میسازد و تاثیر شوق انگیزی  در محوطه سازی دارد . علاوه بر این ، شادی و راحتی را با شکلها و تناسبات ، مواد رنگ و توالی برخوردهای فضایی اش عرضه میکند . بنابراین ، ارتباط ساختمان را با مجموعه ای که در آن نگهداری میشود میتوان سنجید .و در بهترین شرایط ، ساختمان موزه به منزله همراه ماهری برای آثار هنری است که به آن نظم ، اهمیت و زینت می بخشد ، وهرگز آن را تحت الشعاع قرار نمی دهد .

 او می گوید : به وضوح مداخله بشر را درساماندهی زیبا شناسی محیط می بینیم و همواره در پی برقراری سیستم منسجم ارزشهای متقابل وابسته وارتباط هارمونیک بخشها هست.البته منظوراو جداسازی تمام وسایل مربوط به شکل کاربرد و تناسب است ومهم تر ازهمه اینکه باید پیچیدگی دو جانبه ای میان این مفهوم برای یک ساختمان و تجسم فیزیکی آن وجود داشته باشد .

وضوح بودن برای مسیر با طرح آغاز میشود و زمانی که نما به تصویر کشیده میشود طرح و برش درباره ایده های فضایی با معمار صحبت میکند وی طرح بیان اساسی و متقاعد کننده ایده معماری است . به اعتقاد او ساختمان باید بتواند صحبت کند .

به کارگیری مجموعه عناصر خاص و درونی ثابت ، طی سالها به او شیوه بیان تکامل و منسجمی داشته و این فرآیند باعث شده مجموعه را در بافت شهری  و تاریخی گرد آورده و دست برده که بسیار پیچیده و جامع است .

نوعی پیشرفت منطقه ای که با توسعه فضا و پیچیدگی فضای کارهای او توام شده است معماری او توجه به فضاست البته فضا دارای نظم و با درنظر گرفتن نور معیارهای انسانی و فرهنگ معماری نه فضای  بی تناسب .

او شکلها را با نور تغییر میدهد و در ابعاد نما و حرکت و سکون تغییراتی ایجاد میکند .



ارسال نظر



لوگو اسپانسر