کد مطلب: 4091 | زمان انتشار: ۲۰:۱۶:۵۵ - یکشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۲ | بدون نظر | دفعات مشاهده : 1,415 | |

حکم موسیقی در دین اسلام,آیا موسیقی حرام است؟

آیا موسیقی در مذهب شیعه حرام است ؟

موسیقی در میان صاحبنظران مشهور اسلامی :

پس از کتاب « الموسیقی الکبیر » نوشته فارابی، ابوعلی سینا (۳۷۵-۴۲۸) نیز تألیفاتی در این باره دارد و در هر قرنی از سوی مسلمانان در باب دانش موسیقی ، کتب و جزواتی به رشته تحریر درآمده است که توجه آنان بیشتر به استفاده های مشروعی است که می توان از موسیقی داشت (موسیقی درمانی) و این مسأله را نباید با «غناء» یکی دانست، بنابراین علم موسیقی، غیر از بکارگیری نامشروع آن است.

حرمت موسیقی از ضروریات دین نیست و علمای بزرگی چه از عامه و چه از فرقه های زیر مجموعه اسلام مثل امامیه ( اثنی عشری ، زیدیه و … ) و معتزله چون افرادی مثل ، امام محمد غزالی، فیض (محدث) کاشانی در کتاب وافی ، محقق سبزواری در کتاب کفایه و دیگران … که اینها اصل غنا را فی نفسه مباح می دانند و حرمت آن را بر متعلق آن بار می کنند ، مثلا اختلاط زن و مرد در حین غنا ، اشعار الحادی و باطل که موجب دوری از خدا می شود و از اینطور مسائل … والا غنا و صوت خوش به خودی خود حرمتی ندارد..

امام محمدغزالی در احیاء علوم الدین در موارد متعدد از موسیقی و غنا سخن گفته است از جمله در باب سماع.

غزالی برای غناء، حرمت ذاتی قائل نیست. او موسیقی را بر سه گونه می داند که عبارتند از :

۱- موسیقی سرگرم کننده و غفلت آور که بخاطر ضرر و فسادی که به بار می آورد حرام است.

۲- موسیقی تحریک کننده شهوت که بخاطر آن که فساد اخلاقی را در آدمی تقویت می کند حرام می باشد.

۳- موسیقی ای که حالات روحانی و توجه به معنویات را در آدمی برمی انگیزد این گونه از موسیقی، حلال است.

نظرات و گفتارهای فیض (محدث ) کاشانی و محقق سبزواری پیرامون غناء :

« آنچه ظاهر میشود از مجموع اخبار حرمت غناء ، و حرمت آنچه بدان مربوط است _ از اُجرت تعلیم ، استماع ، خرید و فروش و… _ همه مخصوص است به آنچه معهود و متعارف در زمان بنی امیه و بنی عباس بوده که مردان و زنان در آن شرکت می کرده اند و سخن باطل و لهو و لعب بر آن مجلس حاکم بوده ، نه غیر این موارد ».

غناء بر دو نوع است:

۱- غناء حق : آن غنائی که متضمن اشعاری است که بهشت و دوزخ را به یاد انسان می آورد و به آخرت ترغیب می کند یا نعمت های خداوند و عبادات و یاد خداوند را متذکر و انسان را در عمل به خیرات و خوبی ها تشویق نماید، در این صورت هیچ مانعی ندارد و مطلقا” حرام نیست.

۲- غناء باطل : آن است که متناسب با مجالس فسق و فساد لهو و لعب باشد ( رقصیدن ، پایکوبی و شراب خواری و تداخل نامحرمان ) مانند مجالس بنی امیه و بنی عباس به شکلی که مردان برزنان خواننده وارد می شده اند و با کلمات باطل اجرا می کرده اند و شراب می نوشیدند و با وسایل موسیقی مانند نی و تار همراه بوده است.

گفتارهای مرحوم مقدس اردبیلی در مورد غناء :

۱- اجماع ثابت نشده در حرمت غناء مگر در غیر مراثی.

۲- اخبار صحیح و صریح در تحریم مطلق غنا نیست.

۳- إصاله الجواز.

۴- اگر غناء کمک بر گریه و حزن و اندوه بر ائمه معصومین است، که در این صورت ثواب عظیم دارد.

۵- غناء در مراثی حضرت اباعبدالله الحسین ، از قدیم از زمان مشایخ متعارف بوده و کسی آنرا انکار نمی کرده است.

۶- ادلّه جواز نوحه خوانی بر مردگان مردم.

سخنان دکتر علی شریعتی در مورد موسیقی :

آیا موسیقی در مذهب شیعه حرام است ؟

۱- دستگاههای تبلیغاتی شیعه فعلی ، که از توجیه و تفسیر منطقی و تحلیل تاریخی بسیاری از عقاید و احکام خاص شیعه عاجز است ، در برابر انتقاد روشنفکران که : چرا موسیقی – که یک هنر عمیق و مؤثر است و می تواند بسیار هم مثبت باشد – در شیعه حرام شده است ؟ از پاسخ درمانده است.

۲- نه در کتاب ( قرآن ) و نه در سنت ( حدیث ) هیچ سندی در حرمت موسیقی نمی یابند.

۳- برخی به آیه « فاجتنبوا قول الزّور » تکیه می کنند و « قول الزّور » را که به معنی حرف مفت است ، دلیل حرمت موسیقی در قرآن گرفته اند و نمی دانند که اساسا” موسیقی صوت است ، نه قول.

۴- اینها گویی تنها تصنیف های چرندی را که مطرب ها به آوازه می خوانند ، موسیقی خیال کرده اند، یا موسیقی را جزء « لهو و لعب » شمرده اند ؛ در حالیکه « لعب »بازیهای سرگرم کننده بی فایده است ، و « لهو » هر عمل یا سخنی که وقت و انرژی را صرف می کند و هیچ چیز مثبتی تولید نمی کند.

۵- در حالی که برخی از انواع موسیقی مثل دیگر هنرها ( مثل شعر ) می تواند در خدمت ایمان و روح و علم و تربیت و تکامل و تلطیف احساس قرار می گیرد و یک سمفونی عمیق از یک فلسفی یا اخلاقی اثربخش تر است.

۶- شنیدن سمفونی پنجم بتهون که آنهمه شکوه و اقتدار به انسان می بخشد حرام است و کشیدن تریاک – چون مسکر مایع نیست – حلال !! ، این چه جور فقهی است؟

و از طرفی می پرسند : پس چرا به خوش خواندن و حتی به آواز ، آنهم در دستگاههای علمی مشخص و آهنگ های مختلف هنری تکنیکی اثرگذاری اخلاقی اجتماعی فکری تخدیری و تحریکی درباره اش حکم کرد؟

درست همچون دیگر هنرها ، مثلا” شعر که میتواند در خدمت آگاهی و ایمان و حرکت و سازندگی و ایجاد قدرت و شعور در جامعه قرار گیرد و نقشی چون شمشیر مجاهد داشته باشد ، و قلم روشنفکر ؛ در عین حال هم میتواند در خدمت جنسیت ، خواب ، تخدیر ، انحراف ، لذت جویی غریزی و تباهی و فساد و هوس باشد و نقشی چون هروئین ، زهر ، بیماری ، جهل و بلای مصیبت بار.

۷- در فقه شیعه برخلاف آنچه امروز در میان عوام رواج یافته ، آنچه مطرح است حرمت «موسیقی» نیست ، بلکه اصطلاحی که در متون علمی ما وجود دارد و در زبان فقهای ما عنوان می شود ، حرمت « غناء » است.

۸- متأسفانه بدون داشتن هیچگونه شناخت و با این طرز تفکر که « تغزّل » اغلب به معنی سرودن شعر شهوانی و عاشقانه است ، « تغنّی » اصطلاحا” نواختن و خواندن ( ساز و آواز ) است و مقصود ازاین نوع ساز و آواز ، موسیقی شهوانی و عاشقانه مطربی است که معمولا” با رقص های هوس انگیز کنیزان و آوازخوانی خوانندگان تصنیف های عشقی و شهوانی ، هجوهای تبلیغاتی متملّقانه علیه مخالف و … را به آواز تحریک آمیز در مجالس عیّاشی و شب زنده داری های اشرافی می خوانده اند ، توأم بوده است.

۹- سمفونی شوپن ، موتسارت ، باخ و بتهوون و ..غناء نیست. ساز و آواز اساتید : اقبال آذر ، طاهرزاده ، ظلی ، تاج ، بنان ، دردشتی و …غناء نیست ، روحانیت است . برای مثال سمفونی پنجم را وقتی که مرد آهنین آلمان _ بیسمارک _ می شنود ، اشک یر گونه اش جاری می شود و با حالتی تأمل آمیز و عمیق عرفان گونه می گوید:« در این اثر ، تمامی اسرار حیات و پیچ و خم های ناپیدای روح آدمی و بازی شگفت تقدیر را می شنویم » ، را نمی توان با « بابا کرم » ، « ساز و آواز شکوفه نوئی و تصانیف پوچ و متعفن » ، « جازهای آمریکایی – راک – گربه های سیاه – شوهای کاباره ای و موسیقی رقص ..و … » که بدبختی و ذلّت و تخدیر و تن به ضعف و لاابالی گری دادن و خیالات پرستی و تباهی یک جامعه را تکافو کند مقایسه کرد و یکی دانست ؛ مگر از روی عناد و غرض ورزی و دشمنی های دیرینه با احساسات و حالات درونی روحانی بشر که از قدیم و بدون تشریح و توجیه علل منطقی بوده است.

۱۰- منع از موسیقی و تحریم آن در شیعه ، منشأ سیاسی – مذهبی دارد ، نه در اصل اسلام مورد تحریم قرار گرفته باشد ، و آنرا باید در خط دیگرگونی حکومت اسلامی به سلطنتی عیاشی اموی و عباسی جستجو کرد و تاریخ ، آنرا تأیید می کند.

۱۱- بنابراین موسیقی را باید به « مثبت » و « منفی » تقسیم کرد ، یعنی هنر در خدمت جامعه و مسئول ، که آن مثبت است و غیره حرام .



ارسال نظر



لوگو اسپانسر